نسيم

هر طلبه یک وبلاگ نویس موفق
  • خانه 
  • هرهفته ترک یک گناه هر هفته ترک یک گناه 
  • تماس  
  • ورود 
13 دی 1395 توسط نسيم

​‍ ✅ ‌مقایسه ساده ارزش پول در جمهوری اسلامی و پهلوی

#دلار
✅تصویر زیر(در پیوست????)تابلوی قیمت ارزی در سال ۱۳۵۳ میباشد.

طبق مقاله مورخ ۱۴ مهر ۱۳۵۳ روزنامه اطلاعات،میزان کمترین حقوق یک نفر کارمند،۷۵۰۰ ریال تصویب شده بود.

یعنی یک کارمند در سال ۱۳۵۳ با یک حقوق پایه میتوانست ۹۶ دلار و ۱۵ سنت ارز خریداری کند.

۷۵۰۰÷۷۸=۹۶/۱۵
????اما اکنون در سال ۱۳۹۵ میزان کمترین حقوق یک کارمند،۸،۶۴۰،۰۰۰ ریال میباشد و قیمت امروز دلار ۴۲،۰۰۰ ریال است با توجه به تحریم ها و #جنگ_ارزی و نوسانات بازار به این مقدار بالا رسیده است
????یعنی امسال یک کارمند با یک حقوق پایه میتواند ۲۰۵ دلار و ۷۱ سنت ارز خریداری کند.

۸،۶۴۰،۰۰۰÷۴۲،۰۰۰=۲۰۵/۷۱
???????? حالا مقایسه کنید این دو عدد را????
????این را گذاشتیم برای آنان که ادعا دارند ارزش پول ما نسبت به زمان ستمشاهی کمتر شده و وضعیت اقتصادی خراب???? نسبت به زمانی که مرغ و گوشت خوردن زندگی لاکچری به حساب می آمد در صورتی که الان ملزومات زندگی عادی محسوب میشود!!!
????ارزش به دستمزد ما بیش از دو برابر شده،با وجود همه ی شعار های"مرگ بر آمریکا"…
خواهش میکنیم این دوران را با زمان ملعونین و خائنین به ایران عزیزمان مقایسه نکنید!!!
پس باز هم میگوییم:

#مرگ_بر_امریکا
پ.ن: این را توجه داشته باشید که این عدد با توجه به وجود #جنگ_ارزی میان ایران و آمریکاست در صورتی که زمان شاه ایران دست راست آمریکا در منطقه بود، توجه کنید دلار قبل از جنگ ارزی حدودا ۱۰۰۰ تومان بود یعنی دستمزد در کشور چیزی حدود ۸ برابر زمان شاه

 نظر دهید »
13 دی 1395 توسط نسيم

​#ادعیه
زیارت امام زمان علیه السلام بعد از نماز صبح
????دوست عزیز ، هرگز این زیارت روزانه را از دست نده 
????(????????همه با هم آن وجود مقدس را زیارت کنیم ????????…)

〰✨????✨〰〰〰〰

این زیارتى است كه هر روز بعد از نماز صبح، مولاى ما صاحب الزمان علیه السلام با آن زیارت مى‌شود و آن زیارت این است :
????اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ عَنْ جَمیعِ
خدایا برسان به مولاى من حضرت صاحب الزمان كه درودهاى تو بر او باد از طرف همه
????الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغارِبِها وَ بَرِّها
مردان و زنان با ایمان كه در شرق‌ها و غرب‌هاى زمینند و در خشكى
????وَ بَحْرِها و َسَهْلِها وَ جَبَلِها حَیِّهِمْ وَ مَیِّتِهِمْ وَ عَنْ والِدَىَّ وَ وَُلَْدى وَ عَنّى
و دریا هستند و در هموارى زمین و كوهند، زنده‌شان و مرده‌شان و از طرف پدر و مادر و فرزندان و خود من
????مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِیّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدادَ كَلِماتِهِ وَ مُنْتَهى
درودها و تحیت‌هایى هم وزن عرش خدا و به شماره كلمات و سخنانش و نهایت مرتبه
????رِضاهُ وَ عَدَدَ ما اَحْصاهُ كِتابُهُ وَ اَحاطَ بِهِ عِلْمُهُ اَللّهُمَّ اِنّى اُجَدِّدُ لَهُ
خشنودیش و به شماره آنچه برشمرده است آن را دفتر و كتابش و احاطه دارد بدان دانشش خدایا من نو مى‌كنم براى آن
????فى هذَا الْیَوْمِ و َفى كُلِّ یَوْمٍ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً فى رَقَبَتى اَللّهُمَّ
جناب در این روز و در هر روز عهد و پیمان و بیعتى را در گردنم
????كَما شَرَّفْتَنى بِهذَا التَّشْریفِ وَ فَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضیلَةِ وَ خَصَصْتَنى
چنانچه مرا مفتخر ساختى بدین افتخار و برتریم دادى به این فضیلت و مخصوصم داشتى
????بِهذِهِ النِّعْمَةِ فَصَلِّ عَلى مَوْلاىَ وَ سَیِّدى صاحِبِ الزَّمانِ وَاجْعَلْنى
بدین نعمت پس درود فرست بر مولا و آقایم حضرت صاحب الزمان و قرارم ده
????مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَشْیاعِهِ وَالذّآبّینَ عَنْهُ وَاجْعَلْنى مِنَ الْمُسْتَشْهَدینَ
از یاران و پیروان و دفاع كنندگان آن حضرت و بگردانم از شهادت یافتگان
????بَیْنَ یَدَیْهِ طائِعاً غَیْرَ مُكْرَهٍ فِى الصَّفِّ الَّذى نَعَتَّ اَهْلَهُ فى كِتابِكَ
در پیش رویش از روى میل و رغبت بدون اكراه و ناراحتى در آن صفى كه اهل آن را در كتاب خود (قرآن) توصیف كرده
????فَقُلْتَ صَفّاً كَاَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصوُصٌ عَلى طاعَتِكَ وَ طاعَةِ رَسوُلِكَ
و فرمودى: “صفى كه گویا بنائى استوارند” در راه فرمانبردارى تو و فرمانبردارى رسول تو
????و َآلِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ اَللّهُمَّ هذِهِ بَیْعَةٌ لَهُ فى عُنُقى اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ .
و آل رسولت كه بر تمامى آنها سلام باد خدایا این بیعتى است از آن جناب در گردن من تا روز قیامت .
➖✨➖✨➖✨

????مفاتیح الجنان

 نظر دهید »
13 دی 1395 توسط نسيم

​???????? امام علی (ع):
✍ خردمندترین مردم کسی است که به عواقب و فرجام کار بیشتر بنگرد.
???? غرر الحکم، ج 2، ص 484

 نظر دهید »

بالاترین تنبیه

13 دی 1395 توسط نسيم

 نظر دهید »
13 دی 1395 توسط نسيم

​‌????چگونگی فتح باب برای علامه قاضی “رضوان الله تعالی علیه”

 

✍آیت الله قاضی همیشه نماز مغرب و عشاء را، در حرمین شرفین امام حسین علیه‌السلام و حضرت ابوالفضل علیه‌السلام به جا می‌آورد، و چون به حرم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام می‌رسد، با خود می‌اندیشد که تا به حال در مدت این چهل سال هیچ چیز از عالم معنا برایم ظهور نکرده، هر چه دارم به عنایت خدا و به برکت ثبات است. 

 

در راه سیّد ترک زبانی که دیوانه است، به طرف او می‌دود و می‌گوید؛ سیّد علی، سیّد علی، امروز مرجع اولیاء در تمام دنیا حضرت ابوالفضل علیه‌السلام هستند، و او آن قدر سر در گریبان است که متوجه نمی‌شود آن سید چه می‌گوید! به حرم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام می‌رود. اذن دخول و زیارت و نماز زیارت می‌خواند و می‌خواهد که مشغول نماز مغرب شود. 

 

آیت الله نجابت می‌گوید: تکبیره الاحرام را که می‌گوید، می‌بیند که وضع در اطراف حرم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام به طور کلی عوض می‌شود، آن گونه که نه چشمی تا به حال دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است. 

 

قرائت را کمی نگه می‌دارد تا وضع تخفیف یابد و بعد دوباره نماز را ادامه می‌دهد، مستحبات را کم می‌کند و نماز را سریع‌تر از همیشه به پایان می‌رساند. 

 

به حرم امام حسین علیه‌السلام نمی‌رود و به دنبال جایی خلوت به خانه رفته و برای این که با اهل منزل هم برخورد نکند به پشت بام می‌رود. آن جا دراز می‌کشد و دوباره آن حال می‌آید و بیشتر می‌ماند. تا اهل منزل سینی چای را می‌آورد، آن حال می‌رود. 

 

نماز عشاء را می‌خواند و دوباره آن وضع بر می‌گردد؛ چیزی که تا به حال حتی به گفته خودش یک ذره‌اش را هم ندیده است و حالا که دیده نه می‌تواند در بدن بماند و نه می‌تواند بیرون بیاید. دوباره که شام را می‌آوردند، آن حال قطع می‌شود و نیمه شب دوباره بر می‌گردد و مدت بیشتری طول می‌کشد. 

 

آری و بالاخره درهای آسمان برایش گشوده و فتح باب می‌شود. می‌گوید: « آن چه را می‌خواستم، تماماً بدست آوردم و امام حسین علیه‌السلام در را به رویم گشود. ابن فارض یک قصیده تائیه برای استادش گفته؛ من هم یک قصیده تائیه برای امام حسین علیه‌السلام گفته‌ام نمره یک! که کار مرا ایشان درست کرد و در غیب را به نحو اتم برایم باز کرد» 

 

ناپدید شدن مرحوم قاضی 

 

علامه طباطبایی در این مورد می‌گوید: معمولا ایشان در حال عادی یک ده بیست روزی در دسترش بودند، و رفقا می‌آمدند و می‌رفتند و مذاکراتی داشتند، و صحبت‌هایی می‌شد و آن وقت یکباره ایشان ناپدید می‌شدند و چند روزی اصلا خبری نبود؛ نه در خانه، نه در مدرسه، نه مسجد، نه کوفه، و نه در سهله از ایشان خبری نبود. 

 

رفقا در این روزها به هر جا که احتمال می‌دادند، سر می‌زدند ولی پیدا نمی‌کردند. چند روز بعد، دوباره پیدا می‌شد، و درس و جلسه‌های خصوصی را در منزل و مدرسه دائر می‌کردند و همین جور حالات غریب و عجیب داشتند.
ذریه طیبه

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 55
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 98
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

نسيم

اين وبلاگ براي اطلاع رساني ايجاد شده است.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخبار
  • حديث
  • احكام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس